سرگشته کردن (شُ دَ) متحیر کردن: ز کشته همه دشت پرپشته کرد یلان را ز بس زخم سرگشته کرد. اسدی ادامه... متحیر کردن: ز کشته همه دشت پرپشته کرد یلان را ز بس زخم سرگشته کرد. اسدی لغت نامه دهخدا