جدول جو
جدول جو

معنی سرگشته کردن - جستجوی لغت در جدول جو

سرگشته کردن
(شُ دَ)
متحیر کردن:
ز کشته همه دشت پرپشته کرد
یلان را ز بس زخم سرگشته کرد.
اسدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ پَ کَ دَ)
تسنیم کردن. خلاف تسطیح کردن. رجوع به خرپشته ساختن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
للتّحميص
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
Roast
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
Rope
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
amarrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
捆绑
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
związać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
verbinden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
связывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
بھونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
ভুনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
зв'язувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
לצלות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
भूनना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
memanggang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
ย่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
roosteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
arrostire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
смажити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
rösten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برشته کردن
تصویر برشته کردن
жарить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رشته کردن
تصویر رشته کردن
touw binden
دیکشنری فارسی به هلندی